«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ
الصَّادِقِینَ؛ ای اهل ایمان پارسایی پیشه کنید و با اهل صدق باشید»
(توبه/119)
25 شوال سال 148 ظرف عروج پیشوایی آسمانی است که در آفرینش چهرهای
بهزیبایی او تبلور نیافته است؛ 25 شوال سالروز شهادت انسان کاملی است که
در قلمرو کائنات چونان او در هیچ یک از ادوار تاریخ نیامده است. پیشوایی که
مجمع البحرین رسالت و امامت است.
نماد کامل پیامبر اکرم(ص) و امیر اهل ایمان علی بن ابی طالب(ع) است امروز
در سوگ پیشوایی نشستهایم که مکتب تشیع و آیین امامت وامدار تلاشهای
گسترده علمی، فرهنگی و آرمانی اوست. امام صادق احیاگر همه آموزههای وحیانی
و گزارههای آسمانی و تعالیم ماورایی است.
فرایند وجودی صادق آل محمد(ص) به گونهای است که هیچ واژهای در هیچ
فرهنگی توان تبیین آن را با هیچ زبانی ندارند؛ در کدام مکتب سراغ داریم که
دانشآموختگان آن شخصیتهایی باشند که هر کدام دریایی از معارف والای الهی
بوده و فراخنای وجودشان سرشار از دانش و بینش نبوی و رحمانی باشد. در محضر
امام صادق(ع) است که «جابر بن جُعفی»ها، «جابر بن حیان»ها «هشام بن
حکم»ها، «مفضل بن عمر»ها و «جمیل بن دراج»ها و... تربیت شدند.
اعتراف چند تن را در مورد شخصیت امام(ع) بیان میکنم تا مشخص شود رمز گرایش فرهیختگان و دانشوران جهان از سوی امام صادق(ع) است.
از جمله «منصور دوانیقی» از دشمنان درجه یک امام(ع) درمورد مقام والای
حضرت می گوید: جعفربن محمد از کسانی است که خداوند درباره ایشان می فرماید:
ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا ما کتاب را ازمیان بندگان خود
میراث کسانی قراردادیم که آنها را برگزیده ایم و کان من السابقین و امام از
سابقین پرخیرات بودند
پشوایی مالکیها «مالک بن انس» میگوید: نزد امام می رفتم ایشان ازسه حال
خارج نبودند به خواندن نماز یا روزه دار بودند و یا مشغول به تلات قرآن
کریم حضرت در نقل حدیث همیشه با وضو بودند سپس می گوید هیچ چشمی ندیده و
هیچ گوشی نشنیده وبر قلب هیچ انسانی خطورنکرده که شخصیتی برتر از جعفر بن
محمد باشد از نظر دانش و پرستش و پرهیزگاری.
بخاری که یکی از نویسندگان صحای سته است میگوید: «اتفقوا علی جلالة
الصادق(ع) و سیادته؛ تمام بزرگان اتفاق برجلالت و عظمت وسیادت امام جعفر
صادق دارند».
ابوحنیفه میگوید: منصور دوانیقی مراخواست و گفت مردم شیفته ی امام صادق
هستند شما باید برای محکوم کردن امام مسائل دشواری را مطرح کنید تا او از
جواب بازبماند لذا منصور یک روز در حیره بود مرا احضار کرد گفت امام اینجا
هستند مسائل را بگوید هر سوالی را که مطرح کردند امام جواب دادند و گفتند
عقاید شما در این مسئله چنین است و عقیده ما چنان. ابوحنیفه ناچار گفت:
اعلم الناس و آگاهترین مردم در مسائل و فتوا امام صادق هستند.
در یک سخن دیگر از ابوحنیفه آمده است: «ما رأیت افقه من جعفربن محمد»؛ من
ندیدم کسی را که دانا تر و آگاه تر باشد در مسائل فقهی از جعفربن محمد.
جمله مشهور دیگراز ابوحنیفه نقل است که گفته «لولا سنتان لهلک نعمان» اگر
این دوسالی که در محضر امام صادق نمیبودم؛ این دوسال من هلاک می شدم نعمان
نام ابوحنیفه است.
ابن جعفرهیثمی می گوید: به قدری علوم ازامام نقل شده که زبان زد مردم گشته و آوازه ی آن در همه جا منتشر شده است.
جهالت یکی از عوامل مهمی است که برای اینکه کسی بزرگی را بشناسد اما حسادت وتنگ نظری باعث شده مطیع او نگردد و کلام او را نپذیرد.
روش امام صادق در تدریس فقه به قدری عمیق و ژرف بوده که همه می نشستند همه
ما شنیدیم امام صادق 4000 شاگرد داشتند درمجامع مختلف حضور می یافتند.
روش امام به قدری زیبا بود که نهتنها اهل سنت حتی پیشوایان کفرهم در
برابر امام صادق خاضع بودند. مگر نبود ابوشاکر دیصانی؟ مگر نبود ابن ابی
العوجا؟ همه اینها در برابر امام صادق تسلیم بودند، گرچه باورهای اعتقادی
امام را نمیپذیرفتند.
ما یک اصطلاحی در فقه امامیه داریم و آن اینکه تمام احکام الهی را براساس
عدله اربعه بداند؛ یعنی کل ابواب فقه را بداند مجتهد مطلق است؛ یعنی در هر
مسئلهای از مسائل در هر بابی صاحب نظر است و بر اساس اصول و مبانی نظر
خودشان را بیان میکند. اما اجتهاد متجزی به این معنا است بیاییم ابواب را
جز به جز کنیم و بگوییم هرکسی در یک بابی صاحب نظر است. این یک واقعیت است.
اکنون هم در حوزه علمیه اجتهادمتجزی داریم در عصر امام صادق هم بودند
کسانی که همه ابواب را نمی دانستند مثلا ابواب قضاوت را می دانستند یا در
باب خرید و فروش
مکاسب بعضیها هم همه را میدانستند. امام صادق(ع) به یکی از شاگردانشان
به نام «ابان بن تغلب» فرمودند: ابان درمسجد کوفه بنشیند «أفت الناس» فتوا
بده؛ فتوا یعنی بیان حکم دشوار، به راحتی به دست نمیآید؛ در شاگردان مجتهد
مطلق و مجتهد متجزی بود. اگر کسی مجتهد متجزی باشد در همون باب خاص میشود
از او پیروی کرد فقها در این مورد اتفاق نظر دارند.
بنال ای دل که شور غم بپا شد// مدینه سربه سر ماتم سرا شد
بدشت سینه بذرغم بکارید// که سوگ حضرت صادق بپاشد
زطوفان حوادث کشتی علم// در امواچ بلا بی ناخدا شد
چراغ روشن بزم محبت// خموش از صرصر جور وجفا شد
زبیداد و ستمکاری منصور// ریئس مذهب شیعه فداشد
گرفته گرد غم کرسی دانش// جها ن علم غرق در عزا شد
امام صادق از بیداد منصور// شهید مکتب دین خدا شد
زغم آیینه دلها شکسته// قلوب اهل دل ماتم سرا شد
صلی الله علیک یاعبدالله
حجتالاسلام مرتضی اسماعیلپور، استاد حوزه علمیه نبی اکرم(ص) تهران