چرا صالحان، گرفتار مشکلات هستند و مجرمان و گنهکاران، در رفاه به سر مى برند؟
از آنجا که خداوند اولیاى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى کنند، فوراً آنان را با قهر خود مىگیرد تا متذکّر شوند، چنانکه خداوند در قرآن مىفرماید: اگر پیامبر سخنى را که ما نگفتهایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مىگیریم: «لو تقوَّل علینا بعضَ الاقاویل لأخذنا منه بالیمین»( سوره حاقّه، آیه ۴۴ – ۴۵) و همچنین اگر مؤمنین خلافى کنند، چند روزى نمىگذرد مگر آنکه گوشمالى مىشوند.
امّا اگر نااهلان خلاف کنند، خداوند به آنان مهلت مىدهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاک مىکند: «و جعلنا لمهلکهم مَوعداً»( سوره کهف، آیه ۵۹) و اگر امیدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تأخیر مىاندازد و به آنان مهلت مىدهد تا پیمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم لیزدادوا اثماً»( سوره آل عمران، آیه ۱۷۸)
به یک مثال توجه کنید:
اگر قطرهاى چاى روى شیشه عینک شما بریزد، فوراً آن را پاک مىکنید.
امّا اگر قطرهاى چاى روى لباس سفید شما بچکد، صبر مىکنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید.
و اگر قطرهاى روى قالى زیر پاى شما بچکد، آن را رها مىکنید تا مثلاً شب عید به قالى شویى ببرید.
خداوند نیز با هرکس به گونهاى رفتار مىنماید و بر اساس شفّافیّت یا تیرگى روحش، کیفر او را به تاخیر مىاندازد.
چرا از مرگ مى ترسیم؟
راننده زمانى در جاده مىترسد که یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایى را آماده نکرده و یا همراهانش نا اهل باشند.
اگر انسان براى بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد، نگرانى نخواهد داشت.
خداوند در حوادث تلخ و شیرین زندگى انسان، چه مقدار نقش دارد؟
در قرآن مىخوانیم: «ما أصابک مِن حَسنهٍ فَمِن اللّه و ما أصابک مِن سَیِّئه فَمِن نَفسک»(سوره نساء، آیه ۷۹) هر خوبى به تو رسد از خداوند است ولى هر بدى که به تو رسد از نفس خودت مىباشد.
کره زمین که به دور خود و خورشید مىگردد و همواره بخشى از آن روشن و بخشى دیگر تاریک است، هر کجاى آن روشن باشد از خورشید است و هر کجاى آن تاریک باشد، از خود زمین است.
خداوند انگور را آفرید، ولى بشر از آن شراب مىسازد که مایه بروز هزاران حادثه و بیمارى است.
خداوند به انسان قدرت داد، ولى عدّهاى با سوء استفاده از این قدرت، به محرومان ضربه مىزنند.
خداوند به انسان عقل داد، ولى عدّهاى از این عقل سوء استفاده کرده و به دنبال مکر و حیله براى مردم هستند.
پس آنچه از سوى خداوند است، نیکوست و بدىها از خود ما سرچشمه مىگیرد.
چه گناهانى را خدا نمى بخشد؟
در روایات مىخوانیم: «اِتّقوا المُحقّرات من الذّنوب فانّها لاتغفر( وسائل، ج ۱۵، ص۳۱۰٫)، از گناهان کوچک پرهیز کنید که بخشیده نمىشود. شاید به این دلیل که در گناهان کوچک، انسان احساس شرمندگى نمىکند و لذا به فکر توبه هم نمىافتد، بلکه جسارت و جرأت او بر تکرار آن زیاد و زمینهاى براى بخشش فراهم نمىشود.
اگر کسى که مقدار کمى بدهى دارد، به طلبکار بگوید: تو که از منطلبى ندارى، مقدارى که مىخواهى ارزشى ندارد، او طلب خود را نمىبخشد، ولى اگر مبلغ بیشترى بدهکار باشد و نزد طلبکار آید و عذرخواهى کند، طلبکار یا به او مهلت مىدهد و یا او را مىبخشد. آرى، طلبکار، مقدار کم را با جسارت نمىبخشد، ولى مقدار زیاد را ممکن است با عذرخواهى ببخشد.
برگرفته ازسایت درسهایی ازقرآن